107- بازار
سلام دوستان
لطفا گله نفرمایید که چرا بهتون سر نمیزنم. باور کنید قصد و قرضی در بین نیست. مشغله زیاد و حواس پرتی! دلیل این مسئله هست که امیدوارم به بزرگواری خودتون ببخشید
------------
صبح هوا کمی سوز داشت
کاپشنم رو پوشیدم و رفتم بیرون
اما بعدش هوا خوب بود و تقریبا یک ساعتی که تو خیابون انقلاب بالا و پایین می رفتم کاپشن رو دستام بود
ناخودآگاه یاد رومیان باستان افتادم و این که بخشی از لباس 6 متریشون رو روی دست می گرفتند و اینور و اونور می رفتن. برای من این سوال ایجاد شد که انگیزشون چی بود که یه دستشون رو از کار مینداختن!؟
----------
خواهران من این کارها رو نکنید. باور بفرمایید بعضی از این تیپ و قیافه ها در شان شما نیست
----------
از سرکار "سمیه خانوم" بابت لینک های مفیدشون تشکر می کنم

+ نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم مهر ۱۳۹۲ ساعت 17:44 توسط یک بیوتکنولوژیست
|
آن قصر که جمشید در او جام گرفت