پست ثابت

حضرت علی (ع):
«النّاس نیام فإذا ماتو انتبهوا»
همانا انسانها خواب هستند ... پس زمانیکه میمیرند بیدار میشوند ....

مقاله من و دو تا از دوستان رو به سرعت رد کرده. قبلا از این کارا نمیکرد!
-------
لینک زیر مربوط به سایتی هست که با چسبوندن مقالات مختلف به هم برای شما یک مقاله آماده می کنه!
http://pdos.csail.mit.edu/scigen/
ظاهرا دو تا از مقالات!!! رو هم تونستن چاپ کنن!!!!!!!!!!
کافیه اسمتون رو بدین و مقاله رو تحویل بگیرین
فقط اگر خواستید با مجلات شوخی کنید، اسم ایران رو ننویسید که به اندازه کافی تو دنیا آبرو داریم!
البته این رو هم بگم که بیشتر این کارها تقصیر افرادی هست که ناتوان از نوشتن مقالات ISI هستند و اینطوری میخوان دق و دلیشون رو خالی کنند.
در ضمن همه مجلات معتبر نیستند و بیشتر سوتی ها هم مال اینگونه مجلات هست علی الخصوص هندی وو پاکستانیش.
----------
اوکراین هم داغون شد

-------
چندی پیش مطلع شدم که جمعی از دانشجویان زبل یکی از دانشگاه های تهران دراقدامی که آن را نه تایید و نه رد میکنم، اقدام به یک شوخی نسبتا جدی با یک کنفرانس سالانه انجمن European Geosciences Union کرده و "خلاصه مقاله" ای را که بیشتر به جوک می ماند به این کنفرانس ارسال کرده اند.
نویسندگان ادعا کرده اند که دارای مدرک PhD بوده و نامهای خود را بترتیب بز و گوسفند و بره سفید درج کرده و عنوان مقاله را هم طراحی و بهینه سازی یک شبکه جئودتیک با استفاده از روش کله پاچه (Kalepache Method) درنظر گرفته اند.
درمتن "خلاصه مقاله" هم نویسندگان درجایی نوشته اند:
..."برای
داشتن نتایج بهتر توصیه میکنیم که از این روش صبح اول وقت به همراه
ملزوماتی چون: "زبون"، "چشم" و البته "پاچه" استفاده کنید. همچنین استفاده
از "آبلیمو" پس از قسمت دوم ضروری است."....
نهایتا اینکه
متن خلاصه مقاله مورد نظر که در زیر آمده است، بعنوان ارائه بصورت پوستر
دراین کنفرانس پذیرش شده و توسط کنفرانس برای انتشار درجورنال مربوطه نیز
درنظر گرفته شده است.
با اینحال در آخرین بازدیدی که از وب سایت همایش کردم، بعد از اینکه این موضوع به اطلاع کنفرانس رسانده شده است مقاله مربوطه از کنفرانس حذف شده ولی نگاهی به خلاصه مقاله خالی از لطف نیست.
البته اقدام این دانشجویان بیشتر به یک کار شیطنت آمیز و نامسئولانه می ماند که نباید دوباره تکرار شود و با تداعی داستان چوپان دروغگو احتمالا پذیرش مقالات ایرانیان در همایشهای مشابه با مشکل مواجه شود، با اینحال از حقیقت ماجرا نیز نباید به این سادگی گذشت که تقریبا اکثر کنفرانسها هر خلاصه مقاله ای را که ظاهر نسبتا استانداردی داشته باشد را براحتی بعنوان ارائه درکنفرانس بصورت پوستر پذیرش میکنند.
Geophysical Research Abstracts, Vol. 11, EGU2009-6632, 2009
EGU General Assembly 2009 © Author(s) 2009
Optimization and Design of Geodetic Networks using "KALE PACHE" Method
b. goosfand, kh. boz, and G. Barre sefid
PhD in geosciences engineering
بخش اولیه از ابستراکت این مقاله با توجه به آنکه احتمال می رود حاوی رد پایی از نام اشخاص باشد ، با توجه به سیاست های این وب سایت، انتشار آن بخش در خط های زیرسانسور شده است:
Finding a reliable method for the first and the second order design is the aim of this paper. We called this new method, "KALE PACHE". To have better results we advise to campaign early in mornings and use equipments like: Zaboon, Cheshm and of course Pacheh. It is necessary to use Ablimoo after Second Order Design. More numerical results described in the paper
--------
با تشکر از جناب حبیب
قال رتیل!:
ﮐﺎﺵ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻫﻤﺴﺮ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺕ ﺭﯾﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺑﻮﺩ. ﭼﻨﺪﺗﺎ ﻧﺎﻣﺰﺩ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﺻﻼﺣﯿﺖ ﻣﯽ ﺷﺪﻥ ﻣﯿﻮﻣﺪﻥ ﺍﺯ ﻫﻨﺮﻫﺎ ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻦ، ﺑﻌﺪﺵ ﻣﻨﻢ ﺳﺮ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺎ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﻫﻤﺴﺮ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻝ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺣﻤﺎﺳﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﺪﻡ! ((((((:
------------
به همت یکی از دوستان چند قسمت سریالی تلویزیونی رو که ساخت انگلستان هست دیدم
جدای از تاسف شدید برای فیلمسازهای خودمون که عاجز از ساخت فیلمی نه با این کیفیت، حتی یک پنجم اون، هم نیستند
چیزی که باعث ناراحتی من شد نگاه بسیار تحقیر آمیزی بود که در این فیلم نسبت به زنان وجود داشت
جستجوی من هم نشون داد که این فیلم در 5 قاره و شبکه های مختلف پخش شده
با این حال مخالفت خاصی رو با اون مشاهده نکردم
شاید هم دیدگاه من اشکال داره و از نظر اون ها توهین آمیز نیست
گاهی افرادی با رنگ های دیگه رو میدیدم
ولی امروزیه واقعا سیاه بود
موارد قبلی معمولا قهوه ای یا شکلاتی بودند
اما این بنده خدا سیاه خالص بود
می خواستم ازش عکس بگیرم، ولی گفتم شاید ناراحت بشه
جالبه که بنده خدا لباس گل گلی هم پوشیده بود. یه افریقایی خالص
مسلما تو کشور ما و در میان مردم سیاه پوست ندیده ما خیلی اذیت خواهد شد
-------------
هر چند به فال و اینجور چیزها اعتقاد ندارم
ولی حافظ رو گشودم و گفت:
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت میگردد جهان بر مردمان سختکوش
وان گهم درداد جامی کز فروغش بر فلک
زهره در رقص آمد و بربط زنان میگفت نوش
با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام
نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور
گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش
در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید
زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست
یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش
ساقیا می ده که رندیهای حافظ فهم کرد
آصف صاحب قران جرم بخش عیب پوش
امروز روز بدی بود!
نمیشه توضیح داد!
خلاصه این که عصری، دو تا از خانوم ها داشتن گریه میکردن! سنشونم کم نیستا. بالای 30 هستن و یکیشون دو تا بچه هم داره. ولی با صدای بلند داشت گریه می کرد
من و محمد هم زدیم بیرون و یک ساعتی قدم زدیم. بدون این که یک کلمه با هم صحبت کنیم!
لطفا دوستان نگران نشن. قبل اون با اساتید گرامی جلسه ای داشتیم که نتیجه اون هم منجر به چیزی شد که بالا نوشتم
----------------
به کامنت ها سر فرصت پاسخ خواهم داد. ولی الان اعصابش نیست
----------------
زنان ایرانی، 2500 سال پیش، پایتخت شاهنشاهی، کاخ پارسه، در حال حمل هدایا

زنان ایرانی، 1392 خورشیدی، پایتخت جمهوری اسلامی، به دنبال مشتری


-------
مادر مادر است
حتی در میان این زبان بسته ها
اما دلیلش
چند ماه پیش دانشگاهی که بیوتکنولوژیست توش درس میخونه فراخوان جذب هیئت علمی داده
بیوتکنولوژیست و چندتا از دوستانش و شماری از متقاضیان دیگه تو اون فراخوان شرکت کردند (از طریق سایت وزارت علوم)
مدتی میگذره و خبری نمیشه
یک روز یکی از دوستان به بیوتکنولوژیست میگه خبر داری دیروز مصاحبه بوده و فلانی و بهمانی و ... هم دعوت شده بودند؟
باز هم مدتی میگذره و بیوتکنولوژیست از دوست دیگه ای میشنوه که خبرداری خانم فلانی جذب شد؟
ابتدا دو تا شاخ رو سر بیوتکنولوژیست سبز میشه و یک جستجویی تو اینترنت می کنه تا از C.V. ایشون مطلع بشه. ایشون وضع خوبی از نظر تعداد مقالات نداره.
چند ساعت بعد همون خانم رو میبینه
بیوتکنولوژیست ابتدا بهش تبریک میگه وازش می پرسه وضع رزومش چطور بوده که منجر به جذبش شده
ایشون هم چیزهایی رو که داشته میگه و شاخ های روی سر بیوتکنولوژیست دو برابر میشن
رزومه ایشون به اندازه رزومه دوره ارشد بیوتکنولوژیست هم نیست. بیشتر دوستان بیوتکنولوژیست هم که در اون فراخوان شرکت کرده بودن وضع بهتری داشتن
اون روز میگذره. مدتی بعد (همین چهارشنبه) بیوتکنولوژیست اتفاقی میبینه که رئیس دانشکده که تقریبا فرد بداخلاقیه با این خانوم خیلی گرم گرفته و حتی سوالاتی در مورد خونواده ایشون ازش میپرسه
بیوتکنولوژیست به آزمایشگاه برمیگرده و داستان رئیس و این خانوم رو برای دوستان تعریف می کنه
یکی از خانوم ها میگه مگه خبر ندارین، ایشون همسر برادر رئیس دانشکده هستن!!!!
از چهارشنبه تا حالا بیوتکنولوژیست شدیدا عصبانیه! تنها کاری که از دستش بر میومده این بوده که برای چند جا درخواست بفرسته تا به محض تموم شدن درسش از اینجا بره
شاید هم اشتباه می کنه و تصمیمی احساسی گرفته، ولی فعلا که پاش رو کرده تو یه کفش و میگه باید برم!
یکی موقع تولده که انسان از اون محیط گرم و نرم و دنیای خوش و خرمش وارد عالمی دیگه میشه
عالمی که همون اول، نورش چشمش رو آزار میده و خشکی اون پوستش رو میسوزونه و درد زخم بدنش (بریده شدن بند ناف) براش بسیار سخت و زجر آوره
صداهای گوشخراش شنیده میشه و اون رو میترسونه و صدای آرامش بخش قلب مادر رو دیگه نمیشنوه
وارد محیطی میشه که هیچ شناختی ازش نداره و همین ترس برای رنجوندنش کافیه
دومین جا هنگام مرگه
موقعی که از این دنیا خارج میشه و وارد جایی میشه که هیچ شناختی ازش نداره
ملک الموت یا یکی از نوچه هاش جلوش حاضر شدن و روح رو از تنش خارج می کنن، جوری که انگار دارن پوست بدنش رو از پا تا سرش به آرامی خارج می کنند
یا برای گروهي جان دادن سخت تر از بريدن به ارّه، پاره كردن با قيچي و شكستن با سنگ و گردش محور آسياب در حدقه چشم است...
امام علی علیه السلام می فرمایند "همانا مرگ سختی هایی دارد که هراس انگیز و وصف ناشدنی است و برتر از آن است که عقل های اهل دنیا آن را درک کند"
جدایی از چیزی (جسم) که تمام زندگیمون بهش انس داشتیم و دوری از خانواده و فرزندان و دوستان و ...
تو این شب جمعه برای امواتمون چیزی بفرستیم
من که برای همه فرزندان آدم علیه السلام از اولینشون تا آخرینشون فاتحه ای می فرستم (البته به جز اون چند نفر!)
حتما هم نیازی نیست چیز سنگینی باشه، یه صلوات چقدر وقت میگیره؟ 2 ثانیه؟ ولی اون ها بسیار به اون محتاجن
به دیگران رحم کنیم تا دیگران به ما رحم کنن
باز هم مادران دیگری دلنگران فرزندانشان شدند و احتمالا به زودی شاهد سرهای بریده اون ها خواهند بود
سوالی که برای من همیشه وجود داشته اینه که
این همه پهباد و سلاح عجیب و غریبی که مسئولان محترم رونمایی می کنن برای چی هست؟
چرا نیروهای مرزبانی حتی لباس درست و حسابی ندارند؟ چرا با سلاح های 50 سال پیش می جنگند؟
این همه دوربین دید در شب و حرارتی و انواع خودروهای زرهی رو برای چی انبار می کنیم و به دست سرباز بدبخت نمیدیم؟
چند تا مسئول داریم که فرزندشون رو لب مرز فرستاده باشند؟
گذشته از بی کفایتی مسئولان اطلاعاتی و مرزبانی، توجه به نیازهای اقتصادی مردم اون نواحی هم در برنامه های دولت دیده نمیشه. کسی که وابستگی به دنیا داشته باشه به راحتی دست به عملیات انتحاری و ... نمیزنه. بیشتر مشکلات اون منطقه از فقر اقتصادی و فرهنگی مردمانش هست
